شهیده آمنه حیدریان+زندگینامه
شهیده آمنه حیدریان در سال 1322 در یک خانواده مسلمان و مستضعف در روستای شیخ حسین چرام دیده به جهان گشود. او در این خانواده محروم و روستایی چنان پرورش یافت که به یک شیر زن در روستا معروف شده بود.در حالی که بچه های دوران طاغوت در لهو لعب و بازیگوشی زندگی می کردند و همه نوع امکانات آموزشی و رفاهی در اختیارشان بود در آن حال روستای محروم شیخ حسین فاقد محیط آموزشی بود. و نو نهالان روستا یا باید در خانه نزد پدر و مادر می ماندند و یا اینکه در کو هها و دره ها برای کار چوپانی می رفتند.
آمنه وقتی به سن شش سالگی رسید هر چند عشق به مدرسه داشت اما به علت فقر شدید خانوادگی و نبود محیط آموزشی امکان رفتن به مدرسه برایش فراهم نشد و در خانه همکار مادر در کارهای خانه داری شد.
البته بعدها که روستا صاحب آموزشگاه شد چون عمری از او گذشته بود دیگر علاقه ای به سواد و درس خواندن نشان نداد و نتوانست به کلاس درس راه پیدا کند.در سال 1340 رسالت دیگری که همانا ازدواج و تربیت و پرورش افراد خانواده بود بدوش گرفت . وی با تمام مشکلات و مشقات زندگی به روش ساده ای زندگی می کرد . چون شوهر وی مشغول خدمت نظام بود تصمیم گرفت برای ادامه زندگی هم راه با خانواده خویش به شهرهای جنوبی کشور مهاجرت کند .
همانگونه که رسالت انسان های شهید بود بر زندگی تسلط داشت
در شهرهای جنوبی با نداشتن امکانات و هوای گرم و فرزندان خردسال چنان زندگی می کرد که کسی فکر نمی کرد دارای چنین وضعیتی باشند.ثمره ازدواج وی سه پسر و چهار دختر است بعد از سال ها تلاش و زحمت توانست از سرمایه ناچیز خود در بهبهان خانه ای خریداری کند .
هنوز چندماهی از اقامتشان در بهبهان نگذشته بود که شوهر وی بیمار و در تهران بستری می شود و در شهر غریب با فرزندان خردسال و شوهر بیمار چنان مقاوم و استوار در برابر مشکلات مبارزه کرد و فرزندان خود را دلگرم می کرد همانگونه که رسالت انسان های شهید بود بر زندگی تسلط داشت. در بیمارستان تهران از شوهر خود عیادت می کند و طبق اعتقاد خویش به مکتب تشیع تصمیم می گیرد که شوهر خود را به زیارت امام رضا (ع) ببرد .