معبر سایبری بیت الشهدا

🌼 دعای سلامتی امام عصر(عج) 🌼 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً برحمتک یا ارحم الراحمین
ابزار وبلاگساخت و دریافت کد متن متحرک برای وبلاگ و سایت

خاطره ای ازشهید مصطفی احمدی روشن

دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۰۱ ب.ظ

بازرگانی سازمان موقعیت خوبی بود برای کسی که بخواهد بار خودش را ببندد و جیبش را پر پول کند. گاهی یک قلم قرادادها چند میلیارد قیمت داشت. 

مصطفی که شد معاون بازرگانی سفره ی خیلی ها را جمع کرد. حتی دنبالش بود که پرونده شان را کامل کند و مستند محکومشان کند و پول هایی را که از جیب سازمان رفته بود دوباره زنده کند. فشار آورد و چند نفر از مدیرهای سازمان را عوض کرد. حتی به دفتر رئیس جمهور هم گزارش کرد، کار سختی بود.

یادگاران، جلد 22 کتاب شهید مصطفی احمدی روشن ، ص 61

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی