نام شهید: سید الله خواست
نام پدر: خدارحم
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: فیلگاه دهدشت
تاریخ شهادت: 67/4/4
محل شهادت: جزیره مجنون
زیارتگاه : روستای کلگه برون
🌹نثارارواح مطهر امام وشهدا صلوات🌹
نام شهید: سید الله خواست
نام پدر: خدارحم
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: فیلگاه دهدشت
تاریخ شهادت: 67/4/4
محل شهادت: جزیره مجنون
زیارتگاه : روستای کلگه برون
🌹نثارارواح مطهر امام وشهدا صلوات🌹
نام پدر: اللهکرم
تاریخ تولد: ۱۳۴۳
محل تولد: بلر بیشه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۴/۲۵
محل شهادت: مهاباد
زیارتگاه : گلزارشهدای دهدشت
مطالعه وصیت نامه شهید اینجا
🌹نثارارواح مطهر امام وشهداصلوات🌹
شهید احمد نحوی
تاریخ شهادت:شلمچه عملیات کربلای5-1365/10/25
یا ایهاالانسان انک کادح الى ربک کدحا فملاقیه
اى انسان غافل مباش از آنروز که با هر رنج در راه اطاعت و عبادت حق بگوشى عقابت حضور پروردگار خود مى روى .
به نام خدائى که تولد ما و حیات ما ومردن ما بدست اوست ، به نام خدائى که آفریدم و جانم را هم خود خواهد گرفت ، به نام خدائى که اکنون هجرت کردم بسویش تا ملاقاتش کنم ، چند جمله اى را که اکنون مى خوانید مناسب دیدم که لازم به تذکر است امید است که جامه عمل بپوشید ، اکنون کهکاروان الهى عزم سفر بسته و مى رود تا کلام خدا را در اقصى نقاط جهان بر دل و زبانبشریت بنشاند ، اکنون که بعد از قریب هزار و سیصد و اندى سال از نهضت پرجوش و خروش و پرحماسه سرور شهیدان حسین بن على(ع) عاشورائى دیگر و نهضتى دیگر ولى به همان معنا و هدف در مرزهاى پربرکت ایران عزیز بپا شده است ، اکنون که صداى زنگ بیدار باش این انقلاب و صداى دلخروش روح خدا خمینى کبیر به گوش ما مى رسد . و اکنون که کاروان مهاجر کربلاى معلى ما را به سوى خویش مى خواند ، این حقیر براى اداى تکلیف و براساس مسئولیتى که شیعه بودنم بر دوشم گذاشته بپا خواستم و هجرتى در پیش گرفتم که مگر خدا یارى کند و آنطور که مى بایست در این هجرت و مبارزه با شیطان درون وبرون موفق و سبربلند باشم (انشاءالله ) و اینک مطالبى را که مى خواهم تذکر دهم مطالب زیر است . از امت غیور و اسلامى ایران بخصوص مردم مبارزه طلب و جنگجوى دهدشت مى خواهم که دور از هر گونه افراط و تفریط بدعت در احکام و شریعت قرآن و اسلام ، سیره و سنت ائمه اطهار و حضرت مبارک رسول الله (ص) را تبیعت کنند و توجه کاى و همراه عمل به فرامین و دستورات انسان ساز رهبر بزرگ انقلاب داشته باشند و بدانند که این شخص بزرگ از سلاله پاک رسول الله ، است و سعادت ما در گرو و همپاى بودن با این مرد بزرگ است ، و بدانید که خداى ما هوشیار مى سازد که " اى رسول و من اجر رسالت جز این نخواهم که مجبت و مودت مرا در حق خویشاوندان منظور دارید" پس دوستى اهل بیت را فراموش نکنید ، به زندگى امامان عزیز توجه داشته باشید ، به قیام حماسى و پر ارج حسین بن على (ع) تفکر کنید و بفهمید که این چه نوری است که خورشید و قمر سایه اوست ، اینچه جانى است که همه دلها مستانه اوست ، این چه شمعى است که عالم همه پروانه اوست.این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست.
و مطلب دیگر که لازم به یادآورى است ، همان کلامى است که همیشه از زبان امام بزرگوارمان تکرار مى شود و آن وحدت است ، وحدت در مبارزه و هدف و کلام و عقیده و مسلک و مکتب ، پس با وجود این اتحاد وجود هرگونه اختلافى بین شما مسلمین از نظر اسلام مردود و منفور است ، و همین وحدت را در چهارچوبه منطقه کهگیلویه تذکر مى دهم که مسائل را چه محلى و چه سیاسى سریع فیصله دهید .مطالب را دامن نزنید و جدا از دامنه دار کردن مسائل بپرهیزید ، هرکس حرفى را به رأى خود تفسیر یا به نفع خود توجیه نکند.
از امت غیور و اسلامى ایران بخصوص مردم مبارزه طلب و جنگجوى دهدشت مى خواهم که دور از هر گونه افراط و تفریط بدعت در احکام و شریعت قرآن و اسلام ، سیره و سنت ائمه اطهار و حضرت مبارک رسول الله (ص) را تبیعت کنند و توجه کاى و همراه عمل به فرامین و دستورات انسان ساز رهبر بزرگ انقلاب داشته باشند و بدانند که این شخص بزرگ از سلاله پاک رسول الله ، است و سعادت ما در گرو و همپاى بودن با این مرد بزرگ است ، و بدانید که خداى ما هوشیار مى سازد که قل لا اسئلکم علیه احرا الا الموده فى لقربى اى رسول و من اجر رسالت جز این نخواهم که مجبت و مودت مرا در حق خویشاوندان منظور دارید پس دوستى اهل بیت را فراموش نکنید ، به زندگى امامان عزیز توجه داشته باشید
خصوصا از گمان بد و ظن زیاد اجتناب کنید که اجتنبو کثیرا من الظن « اجتناب کنید از گمان بسیار»
مطلب دیگر ترس از خدا در همه حال به یاد مرگ بودن و توجه به روز قیامت است و باز خداى متعال در قرآن با این آیه تکان دهنده ما را یادآور مى سازد که یا ایهاالناس اتقوربکم ان زلزله الساعه شى عظیم . اى مردمان خدا ترس و پرهیزگار باشید که زلزله روز قیامت بسیار حادثه بزرگ و واقعه سختى خواهد بود ، پس بسیار توجه به عظمت پروردگار و خلقت داشته باشید و فکر کنید در شکوه و جلال خداوند و اینکه ما براى چه آفریده شده ایم و چگونه باید باشیم و چگونه باید بمیریم ؟ خلاصه اینکه متقى باشید ان خیر الزاد التقوى بهترین توشه تقوى است .
مطلب دیگر فراموش نکردن جنگ و جهاد با کفر است ، هرکس مکلف است به جبهه بیائید تا حقى بر گردنتان نباشد و شما آشنایان و خویشاوندان بیاندیشید که ضربعلى عزیز براى چه شهید شد ، عادلزاده قهرمان براى چه هجرت کرد ور فت ، ارمان مهربان و روشنفکر معلم وخونبازى خون داده و کیانژاد و حجت دوست معفود و مابقى عزیزان شهید چرا خونشان را داده اند ، تفکر کنید که چه باید کرد ، اینها براى جاوید ماندن خط خونین و سرخ حسین (ع) جان نثار کرده اند .
آخرین وصایاى شهید با خانواده اش
1- از همه اقوام و آشنایان بخصوص پدر و مادرم ، خواهرانم و برادرانم و آقاى تقوى « سید حمزه» مى خواهم که مرا حلال کرده و ببخشند .
2- درصورتى که محمد هم شهید شود ، هیچ ترس و وحشت و یا ضعف روحى به خود راه ندهید که با خدا معامله کرده اید ، این دنیا فنا پذیر است و بقاء و جاودانگى خاص عالم آخرت است .
3 - از عموهایم خدابخش على بخش و خانواده هایشان و همچنین دائى هایم با خانواده هایشان میخواهم که حتما مرا ببخشند و حلال کنند .
4- بچه هایشان را طبق موازین اسلامى و شرعى رشد دهید و هرکدام را در وقت مناسب خود به نماز خواندن وادار کنید و تشویقشان کنید تادرس بخوانند دخترها را خوب تربیت کرده و به آنها بفهمانید که مى بایست زینب (س) را الگوى خود قرار دهند و شیرزن باشند .
5- از برادر عزیزم محمد بسیار متشکرم که درگاهى اوقات راهنماى بنده بوده اند و براى من دلسوزى کرده اند و خیر من را مى خواسته اند ، هم چنین از پدرم و مادرم عذر مى خواهم که غالبا باعث رنج و زحمت آنها بوده ام انشاءالله که مرا مى بخشند .
لحظه به لحظه آماده رفتن هستیم !! خدا حافظتان !قرار است به عملیات برویم ! پریشب عملیات کربلاى 5 شروع شده است !! مواظب روحتان و فکرتان و عقلتان باشید آلوده متعلقات دنیوى نشود ! اگر کشته شدم وحشت دلتان را نگیرد ، حسین وار جنگیدن شیوه ماست ، زندگى ما با جنگ کامل است ، اکنون هوائى دیگر بچه هاى گردان را فرا گرفته است !! اگر نصیب شد و به خدا پیوستم آقاى حاج میراحمد تقوى در مراسم شرکت کنند و درصورت امکان سخرانى بفرمایند . برادرانم خواهرانم ، پدرم و مادرم شمارا به خدا به خودتان بیاندیشید که چرا به دنیا آمده ایم چه باید بکنیم ، خداوند از ما چه مى خواهد همان را انجام بدهید تا مرضى رضاى او باشد ، جناب آقاى تقوى «سید حمزه» باخانه ما هماهنگى داشته باشید و با صفا و محبت به زندگى ادامه دهید ، خواهرانم ، سکینه و زهرا و حلیمه و فاطمه و نوش افرین زینب وار زندگى کنید با حجاب باشید و به حرف شوهرهایتان گوش بدهید و در زندگى سخت نگیرید ، هرچه بود به همان قناعت کنید زیاد به دنیا فکر نکنید که بخدا زود خواهیم رفت ، برادرانم محدم و غلام و جعفر هر یک براى خود یک مرد باشید که به راه خدا گام بنهید ، البته وضع محمد عزیز را هم نمى دانم شاید او هم شهید بشود . برادر عزیزم ناصر منصورى ، شما هم که پاسدار خود و قرآنید (انشاءالله) پاسدار به حق خود و فرزندت و همسرت باش تا خدا پاسدار تو باشد ، هرچه مى توانید در راه خدا هجرت و جهاد کنید ، و تو اى زهراى عزیز « خواهرام » و مهربان سلامم به تو سلامى از قلب ، امید است بر قلبت بنشیند ، مثل فاطمه زهرا زندگى کن و طاهره خانم را خوب پرورش بده و سلام مرا به او برسان تا بزرگ شد به اوحقیقت را بگو ، به او بگو که دائى تو را خصم کشت ، در حالى که سینه او را نشانه رفته بود ، به او بگو دائى تو مثل حسین جنگید و تو باید مثل زینب پیام رسان او باشى ، فعلا خداحافظ .
برای دریافت تصویرشهیدنحوی باکیفیت بالا برروی متن زیرکلیک کنید.
بسم رب الشهداءوالصالحین
سلام بر زائرای گل بیت الشهداء امرز میخوام یاد دو سرباز گمنام امام زمان(عج)شهیدان صدیقی نژاد وسهرابی ثانی رازنده کنم که یک سال نشده که شربت شهادت را نوشیدند وما آنها را به فراموشی سپرده ایم.....1
شهداءبرای ما حمدی بخوانید چون...
|
|||
|
شهدای کهگیلویه و بویراحمد
نکته ی من:
کهگیلویه و بویراحمد در دفاع مقدس:
رتبۀ اعزام نیرو نسبت به جمعیت دیگر استانها: اوّلتعداد رزمنده: 33000 نفرتعداد جانباز: 13000 نفر منبع: شهدای استان ک.ب/تألیف فتحعلی بزرگمهر نژاد/انتشارات چویل،چاپ 1378
|
خادم الشهداء
آن زمان که نزول آیه های عشق، پایان حکمرانی قانون ابلیس را اعلام کرد و دوزخیان، تابوت لاشه دو هزار و پانصد ساله را تشییع کردند و شبان وادی ایمن به مراد رسید غبار توهم به کناری رفت، دستهایی به رشادت سپیداران قد برافراشتند، چشمانی به روشنی خورشید درخشیدند و قلبهایی به نجابت و صمیمیت گلها روییدند. با دیدن آنان، ناخودآگاه عده ای انگشت تحیر به دندان گزیدند که اینان دیگر از کدامین سلاله اند، بی خبر از آنکه آنان در دوران عطشناکی خاک، ریشه در ابر داشتند و در استیلای فرعون، خدمت شعیب می کردند. ، دلی داشتند به وسعت دریا و بازوانی به استقامت کوه و نگاهی که انتظار را معنا می کرد. بی شک سردار شهید عنایت اله بازگیر یکی از این سرافرازان سربلند بود
او هرگز به تسلیم نیندیشید و دار سرنوشت خود را همیشه بر دوش می کشید، مرهم آلام و مصائب را از لابلای سطور کتاب آسمانی که در اصل قانون زندگانی او بود می جست، چرا که به وحی ایمان داشت، به اعجاز عشق می ورزید و تولد صبح را باور داشت.
اما این تنها او نبود که اینگونه بود، بلکه تاریخ انقلاب، پر از عنایت هایی است که همیشه دریچه های نگاهشان به سمت حقیقت باز و قلبهایشان گلخانه های نجابت بود. انگار که آمدنشان به دنیای خاکی تنها به این انگیزه بود که پیام آور آزادی و آزادگی باشند و قاصد پاکی و صداقت .
دوران کودکی:
عنایت الله بازگیر در سال 1342 هجری شمسی در روستای امام زاده نورالدین(ع) از توابع شهرستان کهگیلویه متولد شد. وی از همان ابتدای تولد، در میان خانواده از محبوبیتی خاص برخوردار بود و در عین حال دارای استعداد و هوش سرشاری بود. زمانی که پای در راه مدرسه گذاشت، توانست این هوش و استعداد را بیشتر نشان دهد. ذهن قوی و حافظه خوب او باعث شده بود که در درسهایش نمرات بالایی داشته باشد.
سردار شهید عنایت اله بازگیر از همان کودکی با وجود کمی سن، با افراد مختلف بسیار پخته و حساب شده برخورد می کرد، به گونه ای که رفتارش نشان می داد که یک سر و گردن از نظر عقلی بالاتر است. از کودکی علاقه زیادی به مطالعه داشت. بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه کتاب، آن هم کتابهای مذهبی می کرد و به این وسیله به پرورش روح و فکر خود می پرداخت.
شهید بازگیر پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در زادگاهش روستای امام زاده نورالدین(ع) جهت ادامه تحصیلات به شهر دهدشت هجرت کردند.
تحصیلات دوره راهنمایی خود رابازحمت وپشتکار فراوان و دور از خانواده ، در شهردهدشت ادامه داده و در ایام تعطیلی مدارس نیز جهت کمک به امرار معاش خانواده در شرکت ترانس ترمینال واقع در بندر امام خمینی (فعلی) و در کنار پدر خویش مشغول به کار می گشت. پس از اتمام دوره راهنمایی وارد هنرستان کاوه سابق (شهید باهنر فعلی) شد و در رشته برق ساختمان، شروع به تحصیل نمود.
این دوران را می توان به عنوان نقطه عطفی در زندگی عنایت به حساب آورد، او در این دوره توانست با وسعت بخشیدن به آگاهی های خود و روی آوردن به مطالعات مذهبی، دنیای خود را گسترش دهد و توجه خود را به اجتماع و افراد جامعه معطوف نماید.
آن زمان که عمال رژیم شاه، به جهت وابستگی به غرب و فرهنگ سعی می کردند برنامه فرهنگی مملکت را طوری پی ریزی کنند که مغایر با فرهنگ اسلامی باشدو بدین جهت هر گونه طرز تفکری را که ریشه در فرهنگ و تمدن اسلامی داشت، در نطفه خفه می کردندواگر کسی در مراکز آموزشی، بدین مهم همت می گماشت و برای ترویج فرهنگ اسلامی قدم بر می داشت، به انحناء مختلف با مانع تراشی و آزار روبرو می کردند. با این حال و با وجود حاکمیت چنین سیاستی بر کل کشور، عنایت سعی داشت تا هر چه بیشتر فرهنگ غنی اسلامی را در محیطی که زندگی می کرد گسترش دهد. از این رو پیشنهاد برگزاری نماز جماعت را در محیط هنرستان مطرح که علیرغم مخالفت شدید مسئولین مدرسه وتهدید آنان ،آن را عملی نمود. و با این حال وی با شرکت در مجالس و محافل مذهبی، سعی در ترویج و رشد اینگونه نشستها را داشت. در کنار فعالیتهایش، برای افزایش آگاهی های مذهبی و علمی خود، از مطالعه کتب مختلف غافل نمی شد، هر وقت که فرصت می یافت به سراغ کتاب می رفت و با بهره گیری از این چشمه جوشان، روح تشنه خود را سیراب می کرد به نحوی که شبها تا دیروقت به مطالعه می پرداخت و آنچه را که از لابه لای کتابها می آموخت سعی می کرد در زندگی اش به تجلی در آورد.
سردار رشید اسلام شهید عنایت الله بازگیر پس از قبولی در سال سوم برق آن زمان که می توانست با آن بلوغ فکری تراوشات ذهنی خویش، در زمره تحصیل کنندگان عالیه و از کسانی باشد که مدارج علمی را ترقی بخشد و بعدها در صف آبادکنندگان دنیا و مافیها باشد، با شروع جنگ تحمیلی ، روحش در جماران پیر خمین پر زد و عاشقانه و عارفانه با شرکت در عملیات بیت المقدس پرواز به سوی معنویت خداوندی را آغاز نمود.
پس از 6 ماه حضور داوطلبانه در خطوط مقدم جبهه در سال 1360 وارد سپاه گردید و به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کهگیلویه(دهدشت) در می آید و با خویش عهد می بندد که تا آخرین قطره خون خود، چنانچه نه تنها خدایش شاهد است. بلکه منظره دیدنی است برای خلق خدا، و تا پیروزی کامل اسلام و زوال و نابودی تمام عیار کفر و استکبار جهانی، از پای ننشینند، چنانکه ننشست.
همین عهد و وفا و اخلاص باعث شد تا پس از حدود یکسال حضور در جبهه های جنگ، با نظر مسئولین سپاه در تهران عزیمت نموده و دوره های آموزش فرماندهی گردان را فرا گیرد.
پس از گذراندن دوره ی فرماندهی مجدداً وارد جبهه های جنگی می شود و در اکثر عملیات های رزمندگان از جمله (طریق المقدس)- فتح المبین – رمضان- محرم فتح خرمشهر- ولفجر 3و4و5 – خیبر – بدر – قدس 3 حضور قاطعانه و خالصانه می یابد. و چنان از خود فداکاری و از خودگذشتگی نشان
می دهد که حقیقتاً تاریخ به عنوان تحلیل گر صادق بر قلب مبارکش نام مقدس عنایت را حکاکی خواهد کرد.
بدون مبالغه و اغراق در محدوده ی خصوصیاتش اعم از مذهبی ، اخلاقی و … فرماندهی گمنام، پاسداری مخلص ولی دارای انگیزه ای بس ریشه وار و عمیق و درونگر بود.
روحیه ی حقیقت جو و کاوشگر او، آکنده از عطوفت وی، که نشأت گرفته از این واقعیت عینی که نسبت به رهبرش و مکتب و عدالت داشت، قابل تمجید و تقدیر بود. او در حالیکه در شئون زندگی ممتاز بود، در میدان رزم، فرماندهی تمام عیار و مبارزی نستوه، در میدان کار و کوشش ، جهادگری مسئول و در کانون گرم خانواده محفلی گرم داشت.
او به عنوان پاسداری فداکار و ایثارگر و فرماندهی از همه نظر لایق در مرزهای جنوب و غرب کشورمان به ایجاد نظم و ثبات امنیت و استقرار حکومت اسلامی همت گماشت. شهید بازگیر آنگونه بودکه در چهره اش روحیه شهادت طلبی به روشنی دیده می شد و همین شوق بود که عارفانه او را در تمام ورطه های سخت می کشانید و بی واهمه به پیشواز خطر می رفت و از میان باران گلوله و طوفان آتش عبور می کرد.
او به عبادت مقید بود نماز را از روی اخلاص می خواند، پس از بجا آوردن نماز، قرآن می خواند و این کار برای او ملکه شده بود به نحوی که در طول سال، گاه چند بار قرآن را ختم می کرد و تا آنجا که مقدور بود به دیگران هم توصیه می کرد که هیچ گاه تلاوت قرآن را از یاد نبرند. از شنیدن آیات الهی و شرکت در مباحث عقیدتی و اخلاقی لذت می برد.
عنایت قله آمالش را در شهادت به معنای خدمت و اطاعت خالصانه از خداوند و گزینش رنج و مشکلات در راه خداوند را بالاترین لذت خود می دانست. آنچنانکه در قسمتی از وصیت نامه خود می نویسد:
من نه با عشق به شهادت و نه با هدف اینکه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم و نه به این منظور به جبهه می روم تا شهید شوم و از این دنیا خلاص شوم و خودم را از گرفتاریها و بدبختیهای آن آزاد کنم، بلکه خدا می داند که همیشه از او می خواستم به من توفیق خدمت و اطاعت خالصانه و عبادت عطا فرماید و هرچه رنج و گرفتاری در این دنیا هست در صورتیکه انسان ساز و در جهت قرب به او و مایه تکامل در مسیر الی الله است و خلاصه هر رنج و زحمتی که رضای خدا است از من دریغ نفرماید که بودن در این دنیا و عبادت او و کشیدن درد و رنج در راه خدا بالاترین لذت را دارد.
و مردان الهی، تولد، زیست، زندگی و مرگشان الهی و خدایی خواهد بود و عنایت الله بازگیر نیز دلاوری بود که خاکهای غرب و جنوب، صحراهای گرم خوزستان و سرمای کردستان و بالاخره یاران و همرزمان ایشان گواه بر این امرند که او خدایی بود…
و پروازی روحانی تا مقصد حضرت دوست خواهد داشت. و سرانجام اینکه فرمانده دلاور جبهه های جنگ، عنایت الله بازگیر در تاریخ 21/11/1364ه ش در عملیات والفجر هشت در حالیکه فرماندهی گردان حضرت زینب(س) از لشکر 19 فجر را به عهده داشت، مست می ناب حسینی شد و به فوز عظمای شهادت نائل آمد. همان آرزویی که همیشه در پایان نامه هایش به آن اشاره می کرد که اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک و بدین سان پروانه جانش با نسیم عشق به پرواز درآمد و در بهشت خدا طلایه دار آنانی شد که مدتها با او در کشاکش حق و باطل همراه و همقدم بودند .
فرستاده نوشته توسط دوست عزیزم که خودشون هم برادر شهید هستن .
نویسنده:خادم الشهداء
تمام اجر ما در گمنامی است .