معبر سایبری بیت الشهدا

🌼 دعای سلامتی امام عصر(عج) 🌼 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً برحمتک یا ارحم الراحمین
ابزار وبلاگساخت و دریافت کد متن متحرک برای وبلاگ و سایت

۱۹ مطلب با موضوع «شهدای انقلاب» ثبت شده است

پیام شهید دکتر عبدالحمید دیالمه

مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای عدم خلوص در ما باشد، امروز سقوط نکنیم، فردا سقوط می کنیم. فردا نباید، پس فردا سقوط می کنیم. چون انقلاب هر زمان یک موج می زند و یک مشت زباله را بیرون می ریزد.

☘️ نثارارواح مطهر امام و شهدا صلوات ☘️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۳ ، ۱۴:۵۴

 سفارش من به شماست که بچّه هایم را در راه علم و دانش بفرستید مخصوصاً برای طلبه علوم دینی در حوزه علمیّه دینی یعنی می خواهم بچّه هایم در مرحله اوّل از قرآن و اسلام خودشان اصلاح بشوند و در مرحله بعدی مردم را هدایت نموده و مروّج دین اسلام بشوند.

مطالعه وصیتنامه کامل شهیدعزیز اینجا لمس نمایید.

🌸نثارارواح‌ مطهر‌ امام‌ و شهدا‌ صلوات🌸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۲:۰۰

شهید طیب حاج رضایی را «حر» انقلاب لقب دادند. او به زیر بیرق امام حسین پناه برد. طیب در دل عشق حسین را داشت. در اواخر سال ۱۳۴۱ و اوایل ۴۲، طیب دچار تحول درونی شد و بارها دوستان و آشنایان از دهانش شنیده بودند که گفته بود: «خدایا پاکم کن، خاکم کن» و سرانجام در ۱۱ آبان ۴۲ اینگونه شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۱۵:۵۹

🇮🇷 نثارارواح مطهر امام وشهدا صلوات 🇮🇷 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۱ ، ۲۰:۲۶

بیانات حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) در سالروز فاجعه 17 شهریور در بهشت زهرا در شهریور 1359

«شما مردم ایران که شاهد عاشورای میدان شهدا، شاهد عینی عاشورای 17 شهریور هستید، جا دارد اگر اشک بریزید و گریه کنید، این گریه ما بر شهیدانمان به هیچ وجه گریه تاسف نیست. این خون های پاک و عزیز یک ملت را نجات داد، یک قدرت عظیم جهانی را به عقب نشاند. اما ما باید سنت مرثیه خوانی این عزیزان را زنده کنیم».

🇮🇷نثارارواح مطهر امام وشهدا صلوات🇮🇷

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۱ ، ۱۷:۰۹

مطالعه زندگینامه شهید عزیز درادامه مطلب

🌹نثارارواح مطهر امام وشهدا صلوات🌹

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۰ ، ۱۵:۱۲
طلبه شهید   «علی محمد عبداللهی آرانی»  24 آبان 1331 در آران و بیدگل از توابع کاشان چشم به جهان گشود. پدرش مسلم و مادرش صدیقه نام داشت. تحصیلات خود را تا کلاس اول متوسطه ادامه داد و سپس به فراگیری علوم حوزوی پرداخت. سال 1350 ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. علی‌محمد روز 19 اردیبهشت 1357، در پل حجتیه قم توسط عوامل حکومت پهلوی بر اثر اصابت گلوله تانک  به شهادت رسید.
مزار او در امامزاده محمد هلال‌بن‌‌علی(علیه السلام) کاشان قرار دارد.
برادرش محمدرضا نیز در 17 شهریور 1357 به شهادت رسید.
🌹نثارارواح مطهر امام وشهدا صلوات🌹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۰ ، ۰۱:۱۸

شهیده سمنبر عالی پور در سال 1336 در خانواده ای محترم در روستای سرمستان از توابع شهر آبدان دیده به جهان گشود. دوران کودکی تا سن 6 سالگی در روستای زادگاهش گذرانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۰۶:۱۹

موضع خاطره: بزرگواری و شکوه

یک بار یکی از سخنرانان کابلی به علامه بی ادبی کرد. من که از ارادتمندان علامه بودم، به او پرخاش کرده و او را مؤاخذه کردم. فردای آن روز، علامه بلخی که از ماجرا با خبر شده بود به در خانه ما آمد و گفت: «پسرم بیا با هم جایی برویم.» بعد از طیّ مسیری به خانه ای رسیدیم. در زدیم. همان شخص در را باز کرد و بهت زده شد! رفتیم داخل و نشستیم. آن شخص دست و پایش را گم کرده بود. علامه بلخی گفت: «چند وقت بود شما را ندیده بودیم.» سپس اضافه کرد:‌ «آقای مبیّن شاگرد شماست و من امروز او را به خانه شما آوردم که خدای ناکرده با او قهر نکنید و از او دلگیر نشوید.

منبع:

ستاره شب دیجور، انتشارات سوره مهر، ص87 و 88؛ به نقل از حجت الاسلام سید عبدالعظیم مبّین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۸ ، ۲۱:۵۰

خجالت نکش، داد بزن

می گفت: «بچه مسلمان باید محکم باشد.» ایشان دستور داده بودند که وقت ظهر هر کجا بودند باید اذان بگویند. یک روز رو به من کرد و گفت: «شما اذان می گویید؟» گفتم: «نه آقا. خجالت می کشم.» ایشان گفت: «یک سؤال از تو دارم؛ شما چه می فروشید؟» گفتم: «خیار، بادمجان، کدو و... .» آقا پرسید: «آیا داد هم می زنی؟» گفتم: «بله آقا». گفت: «می شود یکی از آن فریادها را هم اینجا بزنی؟» گفتم: «نه آقا. خجالت می  کشم؛ آخر آقا من که جنس ندارم.» حالا اگر سر کار بودم و مثلاً خیار داشتم می گفتم خیار یه قرون؛ امّا اینجا که چیزی ندارم. گفت: «آهان بگو من دین ندارم! یک جوان با این هیبت و توانایی و قدرت، خجالت می کشد فریاد بزند الله اکبر، أشهد أن لا إله الا الله، من شهادت می دهم که خدا از همه بالاتر است! خجالت می کشی این ها را بگویی؟! آن وقت خجالت نمی کشی با این همه عظمت، داد می زنی: خیار یه قرون؟!

شهید حجت الاسلام سید مجتبی نواب صفوی


افلاکیان زمین، ص14؛ به نقل از مرحوم حاج ابوالقاسم دولابی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۸ ، ۰۰:۵۶