معبر سایبری بیت الشهدا

🌼 دعای سلامتی امام عصر(عج) 🌼 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً برحمتک یا ارحم الراحمین
ابزار وبلاگساخت و دریافت کد متن متحرک برای وبلاگ و سایت
با تو می گویم مروه ی نجیب!
تا این زمان نمی دانستم شهادتی باشد
که فقط خاص ماست، مال ما...
دخترانه ی دخترانه.
نمی دانستم همین چادر و روسری که هر روز           
در مواجهه با غیر سر می کنیم،
شهادت ساز است,
مثل ایمان، مثل عقیده،مثل طرز فکر.
از امروز به چادرم به گونه ای دیگر نگاه خواهم کرد.
تلاشم را خواهم کرد...تو دعا کن برای ما!
مروه ی قهرمان!
حالا می فهمم معنی ان جمله را
که پیر دوست داشتنی و فرزانه مان می گفت:
قران کریم انسان ساز است و زن نیز...
                                            پرنیان پاکدامنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۱ ، ۲۱:۳۵

http://img4up.com/up2/68809700667104840658.jpg

متن وصیت نامه شهید در ادامه مطالب...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۱ ، ۲۰:۳۲
در قلاچه غوغایی بود دل کندن از هم سخت بود به خدا خیلی سخت بود اما حالا نزدیک غروب آفتاب بچه ها سخت هم دیگر را در بغل می فشردندو گریه سر می دادند عاشق بودند و کاری نمی شد کرد و با اینکه با خودشان عهد کرده بودند از همه چیز دل بکنند اما حسابی دلبسته ی هم شده بودند

 تا ساعتی دیگر باید از موانع سخت میدان های مین و از زیر آتش دشمن رد می شدند و حماسه ای دیگر را در تاریخ دفاع مقدس رقم می زدند حسابی توجیه شده بودند که برای آزادسازی شهر مهران -برگ برنده ی صدام در جنگ که خیلی به آن می نازید-باید مردانه جنگید

با بچه های لشکر سید الشهدا همراه بودم الحق و الانصاف بچه های تبلیغات سنگ تمام گذاشته بودند دروازه قرآنی درست کرده بودند تا بچه ها از زیر آن رد شوندحاج علی فضلی فرمانده ی لشکر هم با بیشتر بچه ها مصافحه می کردنه بچه ها از او دل می کندند نه او از بچه ها انگار برای عروسی می رفتندرسیدن به وصال عشقآذین بندی ها هم به این گمانه دامن می زد حسابی چراغانی کرده بودند روحانی جوان در حالی که لباس رزم بر تن داشت و قرآن در دستش بود بچه ها را از زیر قرآن رد می کرد

در این میان نوجوانی نشسته و برای بچه ها اسفند دود می کردسنش کم بود چون چادر ما نزدیک چادر ستاد بودبار ها و بار ها دیده بودمشخیلی اصرار کرده بود تا او را به همراه دیگر رزمندگان بفرستنداما سنش کم بود به گمانم ۱۲ سال این لحظه های آخر آن قدر زاری کرده بود که هم خودش خسته شده بود و هم بچه های ستاد شب قبل از اعزام درست پشت چادر ما صدای گریه اش را شنیدم از چادر بیرون زدم دیدم کز کرده و اشک بر چهره ی آسمان سیمایش جاری است رفتم و کنارش نشستم و با اینکه می دانستم علت چیست از او پرسیدم چرا گریه می کنی خیلی ساده و در حالی که حس می کردم بغض تمام گلویش را پر کرده است و به سختی می تواند حرف بزند گفت می خواهمبا بچه ها به خط مقدم بروم اما نمی گذارند می گویند سنم کم است

دست روی شانه اش گذاشتم و گفتم خوب اولا مرد که گریه نمی کند ثانیا تا اینجا هم که با بچه ها آمدی خیلی   ها آرزویش را دارند و نتوانستند بیایند

گفت به مادر م گفتم نذر کند تا من به خط مقدم بروم اگر نگذارند بروم نذر مادرم ادا نمی شود

با این حرف آخر واقعا کم آوردم مانده بودم چه بگویم گفتم اگر دعای مادرت پشت سرت باشد انشاالله نذر او هم بر آورده می شود

حالا در آخرین غروب وداع قلاجه به او گفته بودند فعلا اسفتد دود کن تا ببینند بعدا چه می شود به نظرم می رسید یک جور هایی سر کارش گذاشته بودند

                                                                

در مرحله ی دوم عملیات در شهر مهران باز هنگام غروب دیدمش پشت تیوتا سوار بود تعجب کردم تفنگ کلاش به شانه اش بود برای لحظه ای نگاهمان به هم تلاقی کرد صورت زیبایش آسمانی تر شده بود لبخندی زد و دستش را به سمتم دراز کرد م را به ماشین برسانم نرسیدم دستم به دست او نرسید ...

دور شد لحظاتی  بعد در غبار دود انفجار گم شد نذر مادر ادا شد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۱ ، ۲۰:۲۴
می روم مریم من پشت سرم گریه نکن

بعد از این جان تو جان پسرم گریه نکن

گوشه ی چادرت ازر اشک به شور آمده است

طاقتم طاق شده جان به سرم گریه نکن

تو مگر قول ندادی که نریزی اشکی

زیر قولت زده ای تاج سرم گریه نکن

تو خودت گفتی اگر گریه کنم می رنجی

تو خودت دست کشیدی به سرم گریه نکن

جنگ نا گفته ترین حرف جهان را دارد

همسرم همسفرم بال و پرم گریه نکن

جنگ را صبر تو آسان تر از تین خواهد کرد

من همان مرد تو مرد خطرم گریه نکن

پسرم حرف زدن را اگر آموخت و گفت

مادرم کو پدرم کو پدرم گریه نکن

پسرم مرد بزرگی ست خودش می فهمد

رفته ام تا شرفش را بخرم گریه نکن

اگر از آتش ابلیس گذشت ابراهیم

من هم از آتش و خون می گذرم گریه نکن

گل مریم به خداوند قسم بی خبری

بی تو هر روز چه آمد به سرم گریه نکن

مگذار اشک تو را باد به غارت ببرد

به خداوند می سپرم تو را گریه نکن

یک نفر می رسد از راه و پلاکم با اوست

تو نمی بینی ام و پشت درم گریه نکن

آه برخواست زن از خواب و کسی در می زد

پسرش گفت که آمد پدرم گریه نگم

شاعر :پونه نیکویی منبع:ماهنامه ی امتداد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۱ ، ۱۷:۲۲
امروز به صورت اتفاقی متوجه شدم امروز سالگرد دفن شهدای گمنام در کهف الشهداست مطلب پایین رو هم به همین مناسبت گذاشتم چند وقت پیش داستان علت  دفن شدن شهدا در اون غار رو خونده بودم ولی الآن اون مطلب رو پیدا نکردم برای همین همون چیزی که به یاد داشتم رو نوشتم کم و زیادش رو به بزرگواری خودتون ببخشید

سلام این عکسه مرقد شهداست
این غار ماجرایی داره که به صورت خلاصه می گم
چند سال قبل یه سری ازجوانان محله ی ولنجک تهران تصمیم می گیرن چند نفر از شهدا ی گمنام رو در یکی از مساجد محل دفن کنن که بعضی اعتراض می کنن گه مگه مسجد قبرستونه که می خواید اینا رو دفن کنید(عجب از این مردمان ناسپاس)جوانان که می خواستن حتما شهدا به محله بیان یه جای دیگه که قرار بوده بازار میوه و تره بار احداث بشه ولی احداث نشده بوده رو برای مقبره ی شهدا در نظر می گیرن اما فرداش می بینن که شهرداری سریع در اونجا مشغول به کار شده چند روز بعد به اون جوونا می گن حالا که مردم محل شما قدر شهدا رو نمی دونن شهدا رو اونجا نمی آوریم
دویاره بین موافقا و مخالفا درگیری پیش می آید تا اینکه یکی از سرداران موافقا و مخالفا رو در مسجد جمع می کنن بعد قرآن رو باز می کنن و اون آیه از سوره ی کهف می آد که اصحاب کهف برای فرار از اون محیط فاسد به غار پناه می برن اون سردار از اهالی می پرسن آیا این اطراف غار وجود داره و اونها جواب می دن یه غارهست که برای تحقیقات علمی حفر کردن و الآن بدون استفاده است

شهدا رو به اون غار می برن و اون غار می شه کهف الشهدا میشه مقبره ی شهدایی که که مظلومانه سال ها در خاک ها مفقود بودن و مظلومانه تر دفن شدن امروز سالگرد دفن اون پرستو هاست 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۱ ، ۱۶:۲۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۱ ، ۲۰:۱۲
پنجشنبه 1 تیر 1391 :: نویسنده : میثم صفری

در هر روز از ماه شعبان در هنگام ظهر و در نیمه ی شب این صلوات  که از امام سجاد علیه ‌السّلام روایت شده است خوانده می شود :

اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ .

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ .

اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .

التماس دعا

ترجمه صلوات شعبانیّه در ادامه مطلب آمده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۱ ، ۱۷:۳۸