اگر همین نصف روز حادثه کربلادر تاریخ ما در طول ۱۴۰۰سال چنین اثری را بر جای نهاده است .چرا فکر نکنیم که جنگ هشت ساله ما میتواند برای سالهای متمادی در داخل جامعه منشاء اثر باشد .
((از بیانات امام خامنه ای ))
خادم الشهدا
ک و ب (شهرام مهدوی مطلق):هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند / وآنکه این نکته ندانست در انکار بماند .
اگرچه در این وجیزه باید از زندگی و رشادت های این دوشهید عزیز و تیپ سینه
سرخ 48 فتح باید بگویم ، اما با کمی تامل و دقت متوجه می شویم که فراتر
از خود این عزیزان ؛ یک عنصر یا عنوانی است که مسبب اصلی این قداست ها و
ارزشهای معنوی در طول تاریخ بوده و هست که در میان اعصار و قرون متمادی
همواره اسطوره ساز و شخصیت آفرین بوده و از سرزمین های تفتیده و بیابان های
بی آب و علف و بیشه زار های مخوف ، مکان های مقدس و زیارتگاه های دائمی
ساخته که در تاریخ جاودانه شدند . این عنصر چیزی نیست جز واژه ی مقدس و
پرمحتوای شهادت و آن هم شهادت فی سبیل الله .

خبرگزاری فارس: شب جمعه اول ماه رجب را لیله الرغایب گویند و از برای آن عملی از حضرت رسول(ص) با فضیلت بسیار واردشده که سیدبن طاووس در کتاب اقبال و علامه مجلسی در اجازه نبی زهره آن را نقل کرده اند.

معناشناسی لیله الرغائب
در فرهنگ قرآنی اسلامی، برای برخی از زمان ها و مکان ها اقتدار و خصوصیات ویژه ای گفته شده است. از این رو برخی از سرزمین ها چون بیت المقدس و مکه جایگاه قداست معنوی خاصی دارند و اعمال در آن مکانها از پاداش و ارزش ویژه ای برخوردار می باشد. برخی از زمان ها نیز چون سحرگاهان و فجر و لیله القدر از چنین ویژگی های خاص بهره مند هستند و خداوند در آیات و حتی سوره هایی به ارزش و جایگاه ویژه آنها اشاره کرده است و درباره شب قدر آن را برابر با هزار ماه که به اندازه عمر آدمی است دانسته است.
این ویژگی را می توان درباره برخی از ماهها چون ماه رمضان و یا ماه رجب برشمرد که از ویژگی های انحصاری برخوردار می باشند. از جمله ویژگی های انحصاری ماه رجب، لیله الرغائب است.
کلمه «رغائب» جمع «رغیبه» به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش فراوان می باشد. بنابراین معنای اول «لیله الرغائب» یعنی شبی که میل و توجه به عبادت و بندگی در آن فراوان است و بندگان خوب و شایسته خداوند دراین شب تمایل زیادی به رفتن به درخانه خداوند و ارتباط و انس با معبود خویش دارند. خادم الشهدا
یک نفر دلش شکسته بود / توی ایستگاه استجابت دعا / منتظر نشسته بود / منتتظر،ولی دعای او / دیر کرده بود / او خبر نداشت که دعای کوچکش / توی چار راه آسمان / پشت یک چراغ قرمز شلوغ...
*

وجهان را پر ازعدل خواهی کرد
جانهای عالم به فدایت
گلهای عالم نثار خاک پایت
بیا مهدی چشمهای غبار الود مرا به جمالت روشن کن.

![]()
یک سوال جدی قبل از ادامه هر بحثی وجود داره
2 نظریه در مورد حقیقت وجود داره
نظریه اول )برخی معتقدند حقیقت مساوی است با استدلال عقلی یعنی هر چیزی که با عقل بشه اثبات کرد و بحث کرد میشه گفت حقیقت دارد
اما اگر نشد چیزی را اثبات کرد کذب و باطل است
نظریه دوم)برخی دیگه (از جمله عرفا) معتقدند حقیقت مساوی با استدلال عقلی نیست خیلی از حقایق در عالم وجود دارد که تو نمی تونی با عقل به اونها برسی و باید با دل و ابزارهای دیگه حرکت کرد
در مسئله اثبات خدا اهل تعقل معتقدند فقط خدایی را میشه عمیقا معتقد شد که با برهان های فلسفی اثبات بشه
ولی عرفا میگن خدا را در اعماق شب و با یک مناجات خیلی بیشتر میشه حس و اثبات کرد تا نشستن و بحث کردن و استدلال ورزی
این دسته معتقدند خدا در خلوت های ما اثبات شده است اگر بحث و برهانی می آوریم برای جدل و گفتگو با مخالفان است
به نظر شما کدام راه کار برای فهم خدا بهتره
استدلال کردن برای اثبات خدا اصلا به چه دردی می خوره ؟
ما خدا را کجا یافتید در کتابها و بحث ها یا در متن زندگی ؟ خادم الشهدا