سرلشکر شهید قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای کوهستانی و دورافتاده قنات ملک در شهرستان رابر استان کرمان به دنیا آمد.
به گزارش معبرسایبری بیت الشهدا:.شهید «جمال جعفر محمد علی آل ابراهیم التمیمی» معروف و ملقب به «ابومهدی المهندس» فرمانده میدانی و معاون رئیس سازمان الحشد الشعبی عراق بامداد. روزجمعه 13دی ماه1398 در حمله هوایی آمریکا در بغداد به شهادت است.
خبرنگار صداوسیما در عراق :
درباره جزییات ترور شهید قاسم سلیمانی گفت: ساعت 1:20 دقیقه بامداد چند بالگرد آمریکایی به همراه پهپاد در نزدیکی فرودگاهی در بغداد ، 2 خودروی بسیج مردمی عراق را هدف قرار دادند که در نتیجه آن افزون بر سردار قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و بیش از 9 تن از نیروهای بسیج مردمی به شهادت رسیدند.
موضوع خاطره: بزرگی و سادگی
مادرم(همسر شهید) نقل می کرد: پس از ازدواج متوجه شدم او جز یک قبا و دشداشه زیرین آن، لباس دیگری ندارد و لذا پرسیدم: پس لباس های دیگرتان کجاست؟ در این حال مادر ایشان خندید و خطاب به سید گفت: «به تو نگفتم همسرت از کمی لباس هایت تعجب خواهد کرد؟!» او در نهایت زهد زندگی می کرد و می گفت: «باید طرز زندگی و معیشت مرجع مانند یکی از طلاب حوزه باشد.» پس از مرجع شدن و تقلید بسیاری از مردم از او، هیچ چیز نخرید و چیزی اضافه نکرد و وضع داخل خانه اش به همان شکل سابق باقی ماند.
شاهد یاران، ش18، ص39؛ به نقل از حجت الاسلام سید جعفر صدر، فرزند شهید
شهید باقریان در سال 1346 در خانواده ای متدین متولد شد و پس از طی دوران طفولیت برای کسب علم و دانش راهی مدرسه و به فراگیری علم و دانش پرداخت و با وجود اینکه در روستای محل اقامت ایشان مدرسه وجود نداشت ولی رنج و زحمت زیادی را تحمل نمود و صبحها برای فراگیری علم و دانش به چرام آمد.
موضع خاطره: بزرگواری و شکوه
یک بار یکی از سخنرانان کابلی به علامه بی ادبی کرد. من که از ارادتمندان علامه بودم، به او پرخاش کرده و او را مؤاخذه کردم. فردای آن روز، علامه بلخی که از ماجرا با خبر شده بود به در خانه ما آمد و گفت: «پسرم بیا با هم جایی برویم.» بعد از طیّ مسیری به خانه ای رسیدیم. در زدیم. همان شخص در را باز کرد و بهت زده شد! رفتیم داخل و نشستیم. آن شخص دست و پایش را گم کرده بود. علامه بلخی گفت: «چند وقت بود شما را ندیده بودیم.» سپس اضافه کرد: «آقای مبیّن شاگرد شماست و من امروز او را به خانه شما آوردم که خدای ناکرده با او قهر نکنید و از او دلگیر نشوید.
منبع:
ستاره شب دیجور، انتشارات سوره مهر، ص87 و 88؛ به نقل از حجت الاسلام سید عبدالعظیم مبّین