معبر سایبری بیت الشهدا

🌼 دعای سلامتی امام عصر(عج) 🌼 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً برحمتک یا ارحم الراحمین
ابزار وبلاگساخت و دریافت کد متن متحرک برای وبلاگ و سایت

خاطراتی از شهید مرتضی آوینی

شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۱، ۰۶:۰۴ ب.ظ

 
 
هرکس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند اگر چه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد .     « شهید آوینی»

احتمالاً زمستان 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود . سالن پر بود از هنرمندان ، فیلم سازان ، نویسندگان و...

در جایی از فیلم آگاهانه یا نا آگاهانه داشت به حضرت زهرا (س) بی ادبی می شد . من این را فهمیدم ، لابد دیگران هم همینطور .  ولی همه لال شدیم و دم بر نیاوردیم . با جهان بینی و روشن فکری خودمان قضیه را حل کردیم . طرف هنرمند بزرگی است و حتماً منظوری دارد . و انتقادی است بر فرهنگ مردم . اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند داد زد: « خدا لعنتت کند چرا داری توهین می کنی؟

همه سرها به سویش برگشت ،درردیف های وسط بود . آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی و کلاهی مشکی بر سرش بود و اورکت سبز بر تنش . از بغل دستی ام (سعید رنجبر) پرسیدم این آقا را می شناسی؟ گفت: سید مرتضی آوینی است .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی