معبر سایبری بیت الشهدا

🌼 دعای سلامتی امام عصر(عج) 🌼 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً برحمتک یا ارحم الراحمین
ابزار وبلاگساخت و دریافت کد متن متحرک برای وبلاگ و سایت

به روایت برادر شهید فدایی نژاد

چهارشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۰، ۰۶:۴۷ ب.ظ
داغ کن - کلوب دات کام

بسم رب الشهداء و الصدیقین 

ـ بخشی که در مورد ایشان بسیارنقل شده این است که دائم الذکر بود وعلاقه خاصی هم به ذکر صلوات داشت.آیا می توانید مصداقهایی از این قبیل برای ما بیان کنید؟


ایشان از جمله کسانی بود که وقتش به ندرت به بطالت می گذشت زمانی که بحث خواب بود مثل همه می خوابید وزمانی که می رفتند زیارت مثل همه زیارت می کرد وکارهای عادی اش را انجام می داد ولی آن زمانی که می توانست وقت بگذارد وشرایط فراهم می بود،بسیار ذکر می گفت، خصوصا" اوج دوران ذکر گفتنش از اول خدمت سربازی بود یعنی آن چیزی که من شنیده ام ودیده ام این است که ایشان وقت بیکاری نداشتند.خوب ما هم خلاصه در آسایشگاه بی کار می شدیم ولی می گویند ایشان اوقات فراغتش قرائت قرآن بود وذکر صلوات.ان شاء الله درحد دیدن به شما نشان خواهم داد دفترچه هایی که ایشان داشتند. من که شرمنده ام خودم را برادر ایشان به حساب بیاورم. نمی دانستم که دنبال چیست! دنبال که بود!او روحیه اش اینگونه بود.

ایام دانشکده اش اوج دوران ذکر گفتنش بود وبه ذکر صلوات بسیار علاقه مندبود. به حدی که همان قدر که می توانست با لب و زبان ودهن ذکرش رامی گفت وهیچوقت ترک نمیکرد. و اگر هم شرایط را مهیا میدید، شروع می کرد به نوشتن صلوات، با همه حرفایش وبا تمام زیر وبرش. مجسم کنید ک نفر یک گوشه بنشیند صلوات بنویسد.نوشتن صلوات با تمام زیروزبر، آن هم به تعداد زیادطوری بود که ایشان مست صلوات شده بود.

اگر مشکل پیش می آمد که ذهن ما به حلش یاری نمی کرد ایشان می گفت که صلوات راه حل این مشکل است چند تا صلوات بفرستید تا آرامش داشته باشید واز این صلوات هم سیر نمی شد طوری که تسبیح های ما یک دور که ما با این ذکر می گوییم صد تا می گذاریم یک گوشه وبیشتر تسبیحات ما رنگ ونمای ظاهری دارد ولی ایشان با تسبیح صدتایی سیر نمی شد من به شما نشان خواهم دادتسبیح 1000عددی اش را که ببینید تسبیحی که بالای دو سه متر طولش است ایشان از اول شب شروع می کرد همین گوشه عبا به دوش با وضو وغسل آماده می رفت به آن سو و با نوای پاکش وآرامش می گرفت اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.

اگر طول روز می خوابید دیگر شب خواب نداشت می نشست وبا حضور قلب صلوات می داد ایامی که هوا خوب بود روی زمین موکت می انداخت و عبا به دوش رو به آسمان می نشست. حقیقتا نمی دانستم که ایشان چه می گویند ومن فکر نمی کردم که آدم بتواند این قدر با صلوات پیش برود اینقدر بتواند صادقانه در پی پرده ترین قرابت با خدا این قدر نتیجه بیگیرد آن زمان دیگر سیاهی سفیدی چشمانش از بین می رفت دستهایش می رفت رو به آسمان وساعتها به آسمان نگاه می کرد و صلوات می داد.

ایشان از نظر 28ساله نبود ایشان سن قدر معنویش پیش از از اینها بود نه اینکه الان شهید شده اینطوربگویم،نه اینها چیزها یست که مافهمیدیم که اگر کسی می خواهد شهید بشود باید ذاتش پاک باشد باید زمینه اش فراهم شود باید حلال وحرام را با تمام وجود رعایت کند کسی که می خواهدشهید شود باید دائم الذکر باشد الا موارد خاص که به ذهن من هم نمی کشد ایشان کسی بود که کلمه شهادت برایش مصداق داشت اگر یک هفته باهاش بودید می دیدید که اصلا حرف زشت از زبانش جاری نمی شد.


منبع :وبلاگ تخصصی شهید یوسف فدایی نژاد
خادم الشهداء

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۸/۱۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی