وصیتنامه شهید توکل حسنوند
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه شهید توکل حسنوند :
جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم
و قاتلوا هم حتی لا تکون فتنه
با درود فراوان به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی و با درود به رزمندگان جان بر کف در جبهه های حق علیه باطل و سلام به روان پاک طیبه شهداء.
من گنهکار و رو سیاه و معصیت کار هم به نوبه خود به ندای امام امت لبیک گفته و در این راه قدم گذاشته انشاءا… که خداوند قبول بکند ما که این راه را انتخاب نموده ایم با چشمان باز پذیرفته ایم نه اینکه کورکورانه باشد ،حالا (به) دشمنان بگویید اینها چشم بسته می روند. نه به خدا قسم که اینطور نیست ما با چشم بسته رفته باشیم. برای اینکه منطق ما همان منطق امام عزیز (خمینی کبیر) می باشد که منطق امام امت همان منطق امام حسین (ع) است، منطق امام حسین هم امر به معروف و نهی از منکر بود و این منطق باعث شد که حسین را شهید بکند، منطق شهید هم یعنی کسی که برای جامعه اش پیام دارد و آن پیام را باید به وسیله خونش به جامعه برساند و ما هم در این کار دریغ نمی کنیم، و پیام ما این است که ظلم و ستم درگیتی از بین برود و اسلام جایگزین شرک و بت و آدم پرستی به تمام معنا گردد و اما چرا این پیام باید به وسیله خون باشد دلیلش واضح است که اگر این پیام بوسیله هر چیزی روی کتیبه ای نوشته شود از بین می رود، الا اینکه بر روی صفحه دل بماند تا به نسل های آینده برسد. پس مگر نه انسان باید بمیرد آخرش هم اگر در بستر باشد باز می میرد اما چه بهتر که انسان خوب از دنیا برود و زیبا بمیرد، با عشق به معبود بمیرد پس کشته شدن با سلاح دشمن کافر زیباست و این مسئله است که انسان خواه ناخواه باید از دنیا برود ولی مهم اینجاست که انسان و آن انسانیت انسان پیشگاه جسم باشد یعنی دل او قبلاً رفته باشد و این جسد، ظاهری باشد در دنیا، مثل کسی که بخواهد در یک اداره وارد شود و همه پرونده هایش مرتب و منظم باشد و منتظر یک امضاء باشد و شهادت در این دنیا لازمه سلامت درآن جهان است پس نباید به این عالم که پر از فساد است دل بست. خداوند در قرآن می فرمایند : “ارضیتم بالحیوه الدنیا” ، شما راضی شدید به دنیا و دلبستگی پیدا کردید در صورتی که ما شما را اینطور نیافریدیم. اگر دل انسان زنده باشد نمی تواند دل ببندد حتی به پیامبر می فرماید : آخر شما را از خاک آفریدیم و به آن برمی گردانیم و از همان خاک شما را بار دیگر بیرون می آوریم. پس برای مومنین هیچ جای ناراحتی نیست برای اینکه مومنین مصداق این آیه را دارند که می فرماید : مومنان واقعی آن کسانند که به خدا و رسول او ایمان آوردند و هیچگاه (از) رعبی که ما الان در پیش رو داریم (نمی ترسیم) ،خودش یک نوری است، و این نور است که انسان را به جهاد می کشد یعنی به انسان می گوید ازخانه ات حرکت کن و بیا در اینجا دفاع کن بیا اینجا استقامت کن که این جنگ اسلام با تمام کفر جهانی است. تو که باید از دنیا بروی ولی بیا با عزت و شرف برو، بیا به خدایت تقرب بجو و با عشق به معبود برو نگذار که این دنیای فساد بیرونت بکند بلکه خودت با پای خودت برو چرا که می بینی این دنیای مادی روزی چندین هزار را بیرون می کند و به آن سرای می فرستد و در خودش دفن می کند، الا آنها که خودشان پیشی گرفتند (شهدا) و به لقاء الله پیوستند و این جسدشان است در خاک در صورتی که روح بلند آنها پیش خدا هست. پس کسی که در این راه خودش را فروخت و خون مطهرش ریخته شد، مسلم و محقق است که خداوند تبارک و تعالی خریدارش می باشد و او خون بها و دیه اش را می پردازد و این است که مول الموحدین، امیرالمومنین علی ابن ابیطالب می فرماید : “فان الجهاد باب من ابواب الجنه” یعنی جهاد دری است از درهای بهشت اما برای چه کسی ، برای کسی که خون بدهد، جان و مال بدهد، و لقاء و جنت را به بها می دهند نه به بهانه.
و اما مسئله جنگ که الان در رأس تمام مسائل است یعنی باید باشد. چون این جنگ در مقابل تمام کفر است و این یک حقیقت و هم واقعیت است که در دنیای فاسد امروزی مشخص شده است . و در اینجا است که قرآن می فرماید: “قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم“. با آنهایی که با شما می جنگید بجنگید و در جای دیگر خداوند تبارک و تعالی می فرماید: “و قاتلوا هم حتی لا تکون فتنه “.
جنگ تا از بین بردن کفر در جهان تا ظهور حضرت حجت (ع) است (خداوند ما را از دعاهای عبد صالح بی نصیب نگذارد) پس مقصد فقط و فقط این جنگ با عراق نیست راه دراز است و ما در اول راه هستیم پس ای عزیزان مسئله جنگ را فراموش نکنید همانطوری که حضرت امام امت می فرماید: همیشه در ذهنتان باشد که ما در جنگ هستیم و هدف ما در جنگ چیزی جز تحقق کلمه الله و آرمانها و معیارهای اسلامی نمی تواند باشد، و به الله که اسم اعظم خداوند است این جنگ یک نعمت و یک آزمون الهی است به خدا ما در حال آزمایش هستیم یاران حضرت رسول (ص) با آن صورت و ما به این صورت، و نگفته نماند این جنگ یک جهاد دفاعی است و خداوند هم به جهاد کنندگان خودش رخصت پیروزی داده است. که می فرماید: رخصت به جنگجویان اسلام داده شده است زیرا آنها از دشمن ستم کشیده اند و خداوند به یاری آنها قادر است آن مؤمنانی که به نام حق از خانه هایشان آواره شده اند جز آن که می گفتند پروردگار ما خدای یکتا است البته این را هم نباید فراموش کرد که راه قدس از کربلا می گذرد و حرف امام هم ان شا الله به زودی زود صداقت خودش را به همگان نمایان خواهد کرد یعنی ای عزیزان گفته امام این را می خواهد بگوید که جنگ ما با صدام تنها تمام نخواهد شد و شکست صدام که حتمی است باز جنگ ادامه دارد تا بر پایی اسلام در سراسر گیتی ، و اما خواهران و برادران حزب الهی خوب متوجه باشند که در هر انقلاب یک عده مرتجع و فرصت طلب در کمینند در نتیجه که این انقلاب یک انقلاب اسلامی است و حفظ ]آن لازم[ است و شما که در داخل شهر و پشت جبهه هستید وظیفه تان از بین بردن این مرتجعین و منافقین است. چون نسبت به خون شهدا مسئول هستید “کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیه” و خطر این منافقان از کفار کمتر نیست روایت این است که حضرت رسول خطری که از منافقین احساس می کرد از کفار نداشت و برادران وظیفه شماست که نماز جمعه ها که محل دین و سیاست است هر چه بیشتر و با شکوهتر بر پا کنید و خواهران هم با بردباری هر چه بهتر سنگر حجاب می توانید ضربه سنگینی بر پیکر استعمار شرق و غرب بزنید و آن آزادی خودتان را کسب کنید .
و اینجا هم مطلبی راجع به پیروی از امام امت باید بگویم که ما را تا اینجا هدایت کرده است. آیا برای پیکار در راه از بین بردن باطل به دنبال چه کسی خواهید افتاد. شما ای مردم چه کسی را می خواهید؟آیا می توانید غیر از امام امت به دنبال کسی دیگر بروید؟ امامی که اول کسی است که خودش راه سرخ شهادت را با تقدیم حاج آقا مصطفی این خط را امضاء نمود و آن شخصیت علمی و آن مغز متفکر که به تعبیر خود امام امیدی بود برای آینده اسلام. پس بدانید باید پیرو این خط باشیم و با جان و دل به دنبال امام قدم برداریم مانند این پاسدارها و این بسیجیان عاشق که هیچ مفسری نمی تواند راجع به پیروی اینها از امام و عشق به خدا لب به سخن بگشایند و یا بهتر است به قول مفسر مجله لوموند بگویم که اینها کسانی هستند که اولین کلمه نمازشان را روی پیشانی بسته اند و جلو می روند . پس شما ای مردم باید مانند اینها باشید و در مقابل خون اینها مسئول هستید و در اینجا به پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم سلام عرض می کنم و برای همگی شماآرزوی موفقیت در راه اسلام و مسلمین می کنم و شما ای پدر و مادر اگر چه نتوانستم حق شما را ادا کنم انشاء الله که من را حلال کنید و مرا می بخشید که نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم و باید افتخار کنید که توانستید همچنین شخصی را تربیت کنید و اگر خداوند بپذیرد به او هدیه کنید و از شما برادر بزرگم می خواهم که من را ببخشید شاید اگر در حق شما هم کوتاهی کرده باشم و نسبت به شما جسارتی کرده باشم و می خواهم برای من چندان ناراحت نشوید و کسی برای من حق پوشیدن لباس سیاه را ندارد.
یا رب ارحم ضعف بدنی
پروردگارا من از خودم هیچ ندارم و نمی توانم به خودم امید داشته باشم و هر
باطلی از من سر زده و بنده ای معصیت کارم که نمی دانم با من چه خواهی کرد
ای کاش
می فهمیدم و عقلم به جایی نمی رسد که درباره من چه تصمیمی
گرفته ای و به دعای من چه جوابی می دهی. آیا جواب مثبت می دهی یا منفی،
بار خدایا اگر پاسخ منفی بدهی پیش چه کسی بروم، اگر تو مرا از درگاهت
برانی و بدور بیاندازی (اگر چه برای تو کار آسانی است) چه کسی به من رو می
کند و چه کسی به من ترحم می کند.
( به قرب وجود ذی جود پیر جماران دل شکسته ما را شاد کن )
خدایا ظاهر ما را به فرمانبرداریت و اطاعت از خودت حرکت بده و باطن ما را به نور معرفت نورانی فرما، و عقل و روح ما را به شناخت و معرفتت نورانی کن.
ای (رب) کی که من سرپیچی کردم ولی تو پرده از آنها ، سرکشیها و معصیتها بر نداشتی لکن در آن دنیا هم ستار باش بر اعمال زشت من ای ستارالعیوب .
ای سید و ای مولای، اعضاء و جوارحم را بر خدمت خود توانا کن، بار خدایا کمکم کن تا همچون مخلصان و پاکان به تو نزدیک شوم.
بارالها، قَسَمت می دهم و از تو عاجزانه و خاضع و خاشع از تو می خواهم که مرا به خاطر هر خطا و لغزشی که مرتکب شدم و به علت هر گناهی که از من سر زده و به سبب هر کار زشتی که کرده ام و آن را پنهان کرده ام، چه آن را کتمان کرده باشم و چه آشکارش کرده باشم و چه پنهان انجامش داده باشم چه در نظر دیگران، که به واسطه کاتبین و نویسندگان که مأٌمور بر اعمال و کردار و رفتار من بوده اند ثبت شده اند و از آن بالاتر خود مولای من بر همه ناظربوده ای ببخش و بیامرز ای اَلرّحَم الرّاحِمین و ای غیاث المستغیثین .
خدایا بر بدن ضعیف و ذلیل من که طاقت کوچکترین عذاب تو را ندارم رحم کن و در زمره دوزخین قرار مده.
ای مولای من، من از کوتاهی و زیاده روی بر خودم و نفس خودم که در حقش ظلم کردم، پشیمانم، پوزش طلبیده با اقرار و اعتراف به درگاه تو آمده ام و از آنچه از من سر زده گریزی ندارم و پناهگاهی ندارم و نمی یابم که در کار خود به آن رو کنم مگر اینکه تو عذر و بهانه ما را پذیرا باشی پس قبول کن و من مظلوم را نجات بده.
پروردگارا آن گناهانی که پرده عصمت و بی گناهی را پاره می کند و کرده بر من ببخش و بیامرز. بار الها آن گناهانی که دعا ] را قبول نمی کنند ببخش[ یکسری مطالب دیگر هست که باید یاد آور شوم و آن اینکه دست از امام بر ندارید نکند خدای نکرده لقب اهل کوفه بگیرید بلکه باید مقابل این نقطه باشید و امام را که امام زمان او را راهنمایی می کند یاری کنید این امام عزیز یگانه مرد و عالم جلیل القدری است که بعد از ائمه تا کنون توانسته مردم را نجات دهد. و من و ما هم به نوبه خود این شعار زیبا را سر می دهیم و می گوییم تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست.
همچنین مبلغ 600 تومان از طرف من صدقه بدهید.