معبر سایبری بیت الشهدا

🌼 دعای سلامتی امام عصر(عج) 🌼 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً برحمتک یا ارحم الراحمین
ابزار وبلاگساخت و دریافت کد متن متحرک برای وبلاگ و سایت

مادر سلام

مربوط به موضوع:  |   قهرمانان آسمانی | 
خیلی من مامانم رو دوس دارم و حاضرم بخاطرش جون بدم ... اصلا هم راضی به این نیستم یه قطره اشکش رو ببینم ... ولی چه کردی تو ای شهید که اشک چشمان مادرت هم نتونست جلوی عقیدت وایسته و نذاره به جبهه بری...
حالا این مادرت و این تو ... حالا این تو و این اشکهای چشم مادرت که میتونست بخاطر گریه شوق تولد فرزندت باشه و یا گریه شوق ازدواجت ...ولی اما مادر ... مادر ... مادر ... بفدای دلت که 26 سال از جوانت بی خبر بودی و امروز جسم تکه تکه شده اش را در کفن می بینی ... آه ای مادر .. می نویسم و می گریم و ناله میزنم از درد دلت ... هر چند می دانم همچون مادر وهب در روز عاشورا حتی سر بریده فرزندت را هم بسوی دشمن پرت میکنی و فرزندی که در راه مولای خود و ایمان خود و اعتقاد خود هدیه نمودی پس نمیگیری... وای به حال دل پدر یک شهید که ناله های همسرش را در فراق فرزند می بیند و از درون می شوزد و بعد هم قبل رسیدن فرزند در آغوش مادر سر به سینه خاک مینهد ...
حالا مادر من در آغوشتم بعد از 26 سال .بلاخره  26 سال دوری به سر رسید و من دوباره به تو رسیدم و تو من رو عین بچگی هام به آغوش کشیدی...ولی حیف که اینبار دوربین خبرنگاران مزاحم ملاقات من و تو شدن ...











۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۰ ، ۱۰:۲۸
شهید زنده

رهبر انقلاب: سردار سلیمانی شهید زنده است


فارس- برخی مقامات آمریکایی در حالی از ترور سردار سلیمانی سخن می‌گویند که مقام معظم رهبری چهار مرتبه سردار سلیمانی را “شهید” و “شهید زنده” خطاب کرده و راجع به ایشان و همرزمانشان فرموده‌اند: “خدای متعال می‌خواست اینها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.”

سردار قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله استان کرمان در دوران دفاع مقدس و فرمانده کنونی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
این سردار عاشورایی چندی قبل توسط فرمانده سابق نیروی زمینی ایالات متحده تهدید به ترور شد.
در همین زمینه برای نخستین بار دو صحبت مقام معظم رهبری را در مورد سردار سلیمانی منتشر می‌شود.
مطلب اول در سال ۷۶ و در دیدار اعضا و مسئولان ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت سرداران و ۸ هزار شهید استان‌های کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان با مقام معظم رهبری بیان شده است.
معظم‌له در این دیدار خطاب به سردار سلیمانی که در آن مقطع فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله استان کرمان بوده است، می‌فرمایند:

“خود شما هم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما شهیدید.
شما شهید زنده هستید.
بله، شما هم شهیدید.
شما بارها در میدان جنگ به شهادت رسیدید.”

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در سفر خود به استان کرمان در سال ۸۴ و در دیدار با خانواده‌های شهدای استان کرمان این جمله را خطاب به سرداران حاضر در این جلسه بیان فرمودند:
“… و چه آنهایى که به جبهه‏‌هاى جنگ رفتند و خطر را پذیرفتند و جان خودشان را کف دست گرفتند و همه‏ى نیروى خودشان را صرف کردند، اما خداى متعال خواست اینها زنده بمانند و برکاتشان براى کشورشان و دنیاى اسلام ادامه پیدا کند.
سردار سلیمانى هم ایثارگر است، او هم یک شهید است، سردار رئوفى هم همین‏طور؛ سردار احمدیان هم همین‏طور. این سرداران، شهید زنده‏اند؛ به شرطى که این راه را ادامه دهند. البته این شرط و شروط براى همه است.”


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۰ ، ۱۰:۲۷
تشییع پیکر شهید اسماعیل لشکری درزاهدان‌

پیکر پاک و مطهر شهید اسماعیل لشکری امروز بعد از خطبه‌های نماز جمعه زاهدان تشییع و به خاک سپرده شد.

به گزارش روناش به نقل از خبرگزاری فارس از زاهدان، پیکر پاک و مطهر استوار دوم شهید اسماعیل لشکری از کارکنان نیروی انتظامی شهرستان خاش عصر امروز پس از اقامه نماز جمعه ‌بر دست نمازگزاران از مصلای قدس تشییع و در گلزار شهدای زاهدان به خاک سپرده شد.
براساس این گزار‌ش، مأموران انتظامی شهرستان‌های خاش و زاهدان پنجشنبه شب گذشته در دو عملیات جداگانه و درگیری با اشرار مقادیر زیادی مواد مخدر کشف و ضبط کردند که متأسفانه در این عملیات، استوار دوم اسماعیل لشکری در درگیری با اشرار به شهادت رسید.
‌در این عملیات چند تن از سوداگران مرگ دستگیر و تلاش برای شناسایی دیگر اشرار از سوی نیروی انتظامی ادامه دارد.
بنابراین گزارش، مردم سیستان و بلوچستان در راه مبارزه با اشرار و سوداگران مرگ؛ شهدای زیادی را تقدیم  انقلاب کرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری فارس: مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر اسماعیل لشکری با حضور مسئولان رده بالای استان برگزار شد‌.
                                                                          خادم الشهداء

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۸:۴۹




خدایا دعا می کنم که مرگ من فایده ای برای خلق خودت

و دین خودت داشته باشد که خود آن را شهادت نامیده ای

و شهادت من رو به دشمن و قاتلان من از شقی ترین

و ظالم ترین دشمنان تو باشند.


منبع : یادنامه شهید مجتبی بابایی زاده                                                                   خادم الشهداء

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۸:۴۷

سلام به دوستان بیت الشهدایی خودم!

 

بدون هیچ توضیحی شما رو به خواندن دو توصیه  ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای به وبلاگ نویسان و اهالی سایبر می کنم که البته اصل خبر ماله رجا نیوزه!

 

از برکات فتنه سال گذشته تبدیل فضای اینترنت از ابزاری صرفا ارتباطی به بستری فرهنگی بود. البته این مسئله پیش از این هم در میان جوانان ارزش‌گرا و ولایت‌محور وجود داشت که فتنه سال گذشته به گسترش دامنه و فراگیری آن انجامید. آسیب شناسی، بازخوانی و توجه به عملکرد و فعالیت وبلاگ نویسان متعهد در فضای مجازی از ضروریات ارتقای این بستر فرهنگی است.

اقبال مثبت رویش‌های جدید انقلاب اسلامی به فضای سایبر البته بدون آسیب هم نبوده است تا جایی که در دو مرحله، تذکر رهبر عزیز انقلاب را در پی داشت، البته تربیت دینی و ولایی فرزندان روح الله به گونه ای است که حتی سیلی رهبر برایشان احلی من العسل است نسبت به صلوات دشمن؛ همان‌گونه که حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: اگر با شمشیر بر بینى مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنى نخواهد کرد، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد.
 
این مسأله فارغ از نگاه مچ‌گیرانه و انگشت اتهام‌زنی به این و آن، توجه به یک نکته مهم و مغفول را ضروری می‌سازد؛ بازخوانی عملکرد گذشته، آسیب شناسی راه طی شده و تدوین منشوری برای نحوه عملکرد افسران جنگ نرم در فضای سایبر.
 
لازم است بزرگان قوم و استخوان خرد کرده‌های این مسیر دور هم جمع شده و منشوری بر پایه قواعد اخلاقی، ولایی و اعتقادی برای جماعت کیبورد به دست تنظیم کنند تا دیگر بهانه به دست دشمن نداده و از همه مهم‌تر موجبات رنجش رهبر عزیزمان فراهم نشود.
 
این تذکر می‌تواند فصل جدیدی را در شکل گیری یک مطالبه و اقدام جدی برای تنظیم منشور،  تعیین میزان و خط کشی برای سنجش عیار فعالیت‌های نیروهای حزب اللهی رقم بزند. البته کار جهادی دستور العمل و بخش‌نامه بردار نیست، بازخوانی، آسیب سنجی و تنظیم قواعد و اصول، اتمام حجتی است که راه را بر اشتباهات بعدی ناهموار، نقاط ضعف و قوت را مشخص و تاحدودی به انسجام فعالیت‌های سایبری امت حزب الله می‌انجامد، مضاف بر آنکه بهانه را از دست دشمن برای سوءاستفاده و مظلوم نمایی خواهد گرفت.
 
به عنوان نمونه، یکی از سنگرهایی که نیازمند توجه بیشتر وبلاگ نویسان متعهد و اصولگرا و ولایت محور است، توجه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی با رویکرد دینی و ولایی است که در درجه اول امر به معروف و نهی از منکری برای متعهدان این مسیر تلقی شده و فضای زرد کنونی را ‌شکسته و فتح سنگرهای جدید را ممکن می‌سازد.
 
واقعیت این است که دامنه تأثیرگذاری فعالیت وبلاگ نویسان ارزشی و متعهد در فضای مجازی، فتوحات بسیاری را در جنگ نرم به ارمغان آورد ولی نباید اجازه داد دشمن از تنگه‌هایی که نادیده گرفته شده، ما را غافلگیر کند. اکثر وبلاگ نویسان تکلیف محور فضای مجازی تاکنون از روی احساس تکلیف، بدون آموزش‌های خاص و بر اساس تربیت دینی عمل کرده‌اند؛ بازخوانی، آسیب شناسی و تدوین اصول برای این جهاد در عرصه سایبر مسأله ای است که تنگه‌ احد جنگ نرم را برای رخنه، شبیخون دشمن کور می‌سازد و برکتی است که  از فرمایشات و تذکرات حکیمانه و روشنگرانه رهبر عزیز انقلاب حاصل می‌شود.
 
تذکر اول رهبر عزیز انقلاب به وبلاگ نویسان؛
 
«واقعاً یکى از چیزهایى که ما همه‌مان [باید توجه کنیم]، به مردم هم باید بگوییم، یاد بدهیم که توجه بکنند این است که: به صرف توهم این که حالا این کار مصلحت دارد، دست‌شان را، یا قلم‌شان را، یاوبلاگ‌شان را آزاد نکنند که هر چه به دهن‌شان آمد، آن را بگویند؛ اینجور نیست، چون وسایل مدرن امروز همه مشمول همین حکم است. یعنى خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غیبت شامل همه‌ى اینها می‌شود؛ یعنى ملاک استماع در اینها وجود دارد مسلماً.»
 
تذکر دوم رهبر فرزانه انقلاب؛
 
«فضاى اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکى از آن چیزهایى است که اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضاى هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسى است.
انتقاد، مخالفت، بیان عقاید با جرأت، هیچ اشکالى ندارد؛
اما دور از هتک حرمت‌ها و اهانت‌ها و فحاشى و دشنام و این چیزها.
همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه:
فضا را آشفته می‌کند،
و اعصاب آرام جامعه را به هم می‌ریزد،
که امروز احتیاج به این آرامش هست “خداى متعال را هم از ما خشمگین می‌کند.»
 
من می‌خواهم این پیامى باشد به همه‌ى آن کسانى که یا حرف می‌زنند،  یا می‌نویسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگ‌ها.

ویرایش دوم:

سلام

فقط می خواستم بگم که حتما چند بار بخونیدش

اگه ممکنه تو مساجد بچه حزب اللهی ها بشینید و با هم در مورد سخنان آقا صحبت کنید و در موردش گفت و گو کنید

یا حق

  • نوشته شده توسط مهدی زاده                                                                 خادم الشهداء
  • ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۸:۴۷
    مادر شهید فدایی نژاد: می گفت برایم دعا کن که به آرزویم برسم.

    در مصاحبه با سرکار خانم کبری صالح مادر شهید یوسف فدایی نژاد:
    می گفت برایم دعا کن که به آرزویم برسم.

    ـ برای شروع اگرمایل بودیدکمی پیرامون شهیدصحبت بفرمایید.
    بسم رب الشهداء و الصدیقین. مادر شهید یوسف فدایی نژاد هستم. شهید یوسف فردی متدینی بود. در خانواده رفتار و کردارش نیک بود. فرد بامحبتی بود به من و پدرش احترام زیادی می گذاشت. دائم الذکر بود و یاد خدا همیشه همراهش بود. علاوه برانجام واجبات، نسبت به انجام مستحبات هم بسیار مقید بود تا جایی که اعمال مستحبی که انجام میداد خیلی زیاد بود. قاری قرآن بود و قرآن را به خوبی تلاوت می کرد. اهل نماز شب و دیگر مستحبات بود. غسل جمعه اش تقریبا ترک نمی شد هر وقت هم که برای مرخصی می آمد، سعی می کرد در نماز جمعه که در سنگر برگزار می شد شرکت کند.

    ـ روحیاتش در دوران کودکی چطور بود؟
    یوسف در دوران کودکی و اوایل نوجوانی به همراه برادرش عضو پایگاه امام سجاد (ع) دهبنه شده بود و از همان زمان در کلاس های قرآن، احکام و اخلاق مسجد امام رضا ی دهبنه شرکت می کرد. از همان زمان نسبت به انجام واجبات دقت داشت. وی از همان زمان فرد مقیدی بود. یادم هست که تقریبا از 15سالگی به بعد یک تسبیح هزاردانه گرفته بود و با آن ذکر می گفت. گاها در نماز شب به سجده می رفت و با همان تسبیح ذکر می گفت و تا تمام نمی شد، سربلند نمی کرد. حالا اگر مثلا چند ساعتی طول می کشید، تفاوت نداشت آنقدر ادامه میداد تا ذکر تمام شود. به سوره یاسین هم علاقه زیادی داشت. هر وقت فرصتی دست می داد، می نشست و یاسین می خواند. به من هم وصیت کرده که برایش یاسین بخوانم.

    ـ اهل نماز شب بود؟
    خیلی وقت بود که متوجه شده بودم که اهل نماز شب است. تقریبا همه شب ها بلند می شد. اتاق کوچکی کنار ایوان خانه داشت که بلند می شد و به درب طرف حیاط اتاق پرده می زد که نور از درون اتاق بیرون نیفتد و بعد مشغول عبادت می شد. بعضی شب ها تا صبح می نشست و عبادت می کرد. نماز صبح را می خواند و صبح چند ساعتی استراحت می کرد.
    گاها صبح ها بلند می شد و اذان می گفت. اعتراض می کردم که یوسف! مگر اینجا جای اذان است.

    ـ آخرین باری که آقا یوسف را دیدید کی بود؟
    همان شبی که برای آخرین بار اعزام شد. چهار روز بعد از آخرین شب احیا رفت. تقریبا 26 رمضان امسال بود. آن شب مهمان داشتیم. گفت امشب که مهمان ها رفتند،من باید بروم. من مخالفت کردم که نه امشب را باید بمانی اما برای رفتن اصرار داشت. خیلی اصرار کردم که بماند، اما نهایتا خصوصی به من گفت که من فردا صبح باید تهران باشم، چون باید از فرودگاه به ارومیه اعزام شوم. خلاصه قبول کردم. منتظرماند تا پدرش بخوابد. بعد برای غسل به حمام رفت. دلم طاقت نیاورد. رفتم پشت در حمام دیدم که دارد غسل شهادت می کند. از حمام که آمد کمی دعا و نماز خواند و بعد هم حرکت کرد تا برود. من و پدرش با موتور پدرش رفتیم دنبالش. نزدیک نانوایی محل به او رسیدیم. اصرار کردیم که امشب را بماند. کنارم کشید و طوری که پدرش نشنود، گفت که مگر نگفتم فردا پرواز دارم. شما به پدر حرفی نزن. من باید فردا تهران باشم. داشت که می رفت به من گفت برایم دعا کن که به آرزویم برسم.


    خادم الشهداء

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۸:۴۶
    http://media.farsnews.com/Media/8906/Images/jpg/A0918/A0918254.jpg
    قبل سال نو به پیشنهاد دوستم ستاره تصمیم گرفتم با دوستام یه سفر راهیان نور به مناطق جنگی خرمشهر بریم.این اولین بارم بود که به این سفر میرفتم،در بدو ورودمون به شلمچه،آسمان شروع به باریدن کرد.برام عجیب بود چون دوستام که قبل ما رفته بودند میگفتند اصلا اونجا بارون نمیباره.شلمچه یه روستای کوچکی بود که تراکم جمعیتش بسیار کم بود،روستایی که خاطراتی زیادی در خودش جا داده بود،تانک های زنگ زده ای که در مسیر راه بود و خانه خرابه هایی که از موقع جنگ ولشون کرده بودند و فقط جای تیر و توپ تانک رو آن دیده میشد، از داستان آدم هایی میگفت که برای وجب به وجب این خاک جنگیدن و جان خود را برای خاکشان و امامشان گذاشتند.بله آن روز فاطمه پاشو رو جای پوتین شهدای شلمچه گذاشته بود،شهدایی که مثل شهدای فاو،طلائیه،هویزه هنوز کلمه ی مفقودالاثر برای مادران داغدارشان گذاشته بود.مادرانی که نه ماه آنها را در دل نگه داشتند و روز و شب را برای دیدنش لحظه شماری میکردند،مادرانی که مثل شمع سوختند تا فرزندانشان بزرگ شوند.نمیدانید غروب خورشید صحرای شلمچه چقدر غم انگیز است،صحرایی که هنوز تکه های جگرگوشه های،مادران چشم به انتظاری را در دل دارد
    خواهرم،برادرم درست است امروز خبری از جنگ و حملات و تجاوز عراق به کشورمان نیست و اینها همه بخاطر شهدایی هستند که شاید خیلیهامون در آن زمان بدنیا هم نیامده بودیم،ولی یادمان باشد امروز وظیفه ما چیزی دیگه ایست،وظیفه ای که شهدای ما در وصیت نامه های خود برای نسل های آینده نوشتند،و این جمله چه زیباست
    خواهرم! دشمن از سیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۸:۴۶
    به نام خدا

    دست نوشته های شهید مسلم احمدی پناه بر آجرهای منزل 



    دلم به عشق یارم گرفته حال و هوایی ........... نوشته روی قلبم به خط کربلایی



    خدایا تمام مرا می برند ............ کجا می برندم کجا می برند 



    سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز ............. مرده آن است که دستش بزنی جُم نخورد



    ای کاش من هم پرنده بودم ............... پر می گشودم می رفتم از شهر 



    دلم گرفته از آن و از این .................. ای کاش من هم .....


    منبع : وبلاگ شهید مسلم احمدی پناه                                                     خادم الشهداء

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۸:۴۵